|
دنياي مطالب درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید نويسندگان
غضنفر یکی را میکشه قاضی میگه چرا کشتی؟ میگه مثل سگ عصبانی بودم اون پدر سگ هم اومد اون روی سگ منو بالا اورد منم مثل سگ کشتم اش ولی حالا مثل سگ پشمونم
به غضنفر میگن برو یه کیهان (روزنامه) بخر . ده دقیقه بعد با یه سگ برمیگرده!
علاقه مندی های غضنفر: !!
غضنفر با سگش سوار تاکسی میشه.موقع حساب راننده میگه شما 100تومان،سگت 50تومان.
عکس العمل ملیت های مختلف هنگام مشاهده صحنه افتادن یک نفر به دره
به غضنفر میگن سفر حج چطور بود ؟ میگه عالی بود ، خیابوناش تمیز ، برجاش بلند ، ماشیناش همه آخرین مدل ، یه جای دیدنی هم داشت که خیلی شلوغ بود من نرفتم
غضنفر ماه محرم نمی دونست پشت شیشه ی ماشینش چی بنویسه: نوشت : یزید اصلا ازت انتظار نداشتم
دوست دختر غضنفر بهش زنگ می زنه میگه: ما باید از هم جدا شیم. غضنفر میمونه چیکار کنه میگه من ازت حامله ام تابلوی هلال احمر رو به غضنفر نشون می دن میگن این علامت چیه؟ میگه : خطر نزدیک شدن به ماه رمضان موضوعات
پيوندها
|
|||
 |
تبادل لینک هوشمند 